• فهرست مقالات مسکن

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تبیین الگوی کالبدی مسکن معاصر مبتنی بر معماری زمینه گرا در شهر کاشان؛ مطالعه موردی: خانه های تاریخی منتخب دوره قاجار
        حسین کلانتری خلیل آباد سید امیررضا نظام دوست علی یاران
        در دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی چکیده کامل
        در دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی شده است. به گونه ای که خانه های شکل گرفته در این دوران، پاسخگوی بسیاری از نیازهای کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و شیوه زندگی مردم این سرزمین نیست. از این رو نوشتار حاضر، با هدف تعیین مولفه ها و ریزمولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی و ارایه پیشنهادات و راهکارهایی در راستای تبیین الگوی کالبدی مسکن در شهر کاشان بر پایه مولفه های مذکور و نتایج ارزیابی نمونه های موردی به نگارش درآمده است. این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی است. در ابتدا با استناد به منابع مطالعاتی به بسط مفهوم زمینه گرایی پرداخته شده و با اقتباس از منابع پژوهش و تحلیل آرا صاحب نظران، مولفه ها و ریز مولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی تدوین شده است. سپس نمونه های موردی منتخب در شهر کاشان، بر اساس مولفه های به دست آمده و با استفاده از ابزار مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و عکاسی ارزیابی شد که نتایج آن به تفکیک هر نمونه ارائه گردیده است. نتایج کسب شده از مطالعات در حوزه زمینه گرایی به همراه مقایسه تطبیقی نتایج ارزیابی نمونه ها مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. نهایتا راهکارها و پیشنهادات ذیل شاخصه های کلی موقعیت بنا، مقیاس و اندازه، شکل و فرم، مصالح و جزییات و ساماندهی عناصر و اجزای کالبدی ارائه گردیده است. در پایان توجه به رویکرد زمینه گرایی به ویژه بعد کالبدی آن و به کارگیری عملی راهکار های پیشنهادی ارایه شده می تواند در برقراری این پیوستگی از دست رفته و اعتلای معماری مسکونی کاشان نقشی محوری ایفا کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحلیل روابط فرهنگی در پیکره‌بندی فضایی مسکن سنتی کردها؛ مطالعه موردی: خانه‌های سنتی شهری منطقه موکریان (شهر سردشت)
        الهام رشیدزاده فؤاد حبیبی
        فضا، یکی از مهم‌ترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط می‌باشد، درواقع وجوه و مؤلفه‌های فرهنگ در محیط ساخته‌شده، در قالب فضا متبلور می‌شوند. می‌توان گفت، معماری به واسطه‌ی زبان کالبد و فضا، قانونمندی‌های اجتماعی و فرهنگی نهف چکیده کامل
        فضا، یکی از مهم‌ترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط می‌باشد، درواقع وجوه و مؤلفه‌های فرهنگ در محیط ساخته‌شده، در قالب فضا متبلور می‌شوند. می‌توان گفت، معماری به واسطه‌ی زبان کالبد و فضا، قانونمندی‌های اجتماعی و فرهنگی نهفته در رسوم و عادات را سازماندهی می‌کند. بنابراین نحوه‌ی سازماندهی، انتظام و نوع فضاها و فرم ظاهری آن‌ها، علاوه براینکه معرف پیشینه‌ی فرهنگی و هویت ساکنان است، بر ساختار اجتماعی کاربر فضا نیز مؤثر می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ماهیت معماری مسکونی منطقه کردستان مکری(موکریان)، با تأکید بر خصوصیات و ویژگی‌های فضای معماری و نحوه‌ی سازماندهی و انتظام آن، از منظر فرهنگ می‌باشد. براي دستيابي به اين هدف، با استفاده از روش كيفي قوم نگاري، کلیت فرهنگ کردهای مکری بر اساس متغیرهای ملموس‌تری که در شکل‌گیری فضای معماری مؤثرند(سبک زندگی، ساختار خانواده، نقش جنسیت‌ها(جا و مقام زن)، محرمیت و فرایند روابط اجتماعی) در ارتباط با شکل خانه‌ها بررسی شده‌است. عمليات گردآوري داده‌های معماری(برداشت، تهیه پلان، کروکی و عکاسی) نیز با استفاده از روش میدانی در رابطه با شکل خانه‌های سنتی(خانه‌های شهری) شهر سردشت، واقع در شمالغرب ایران، به عنوان نمونه عمومی و مطالعاتی از مساکن شهری و معماری بومی منطقه کردنشین موکریان، انجام شده است. بنابراین به منظور تحلیل ساختار فضایی، الگوی چیدمان فضا و نمودار توجیهی آن ها با استفاده از نرم‌افزار Agraph ترسیم شد. سپس شاخص‌های هم‌پیوندی، عمق نسبی واتصال(کنترل) فضاها با استفاده از روابط ریاضی نحوفضا برای هر نمونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی پژوهش نشان می‌دهد، معماری سنتی منطقه موکریان، تلفیقی از معماری درونگرا و برونگرا است. در خانه‌های شهری این منطقه مسئله محرمیت، به واسطه فرهنگ خاص کردها، ساختار پیچیده‌ای دارد و اکثر فضاها بعدی عمومی دارند. جایگاه زن در خانه و سیستم خانواده از نظر تعداد همسر، اهمیت زیادی در شیوه‌ی سازماندهی فضا دارد که منعکس‌کننده رفتارهای برگرفته از فرهنگ، آدب و رسوم بومی و ساختار اجتماعی‌شان می‌باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تبیین شاخص‌های ماندگار مسکن بومی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد
        مرجانه نجارنژاد مشهدی خسرو افضلیان مهدی شیبانی سید مسلم سیدالحسینی
        امروزه با زدوده شدن رنگ بومی‌گرایی از مسکن ایرانی، ساخت ‌و سازهایی به چشم می‌خورد که از الگوی سنتی و بومی مسکن فاصله گرفته و بدین‌ترتیب ارزش‌ها و سنَت‌های بومی در مسکن، زیر پا گذاشته شده ‌است. از طرفی، مسکن و محیط‌های مسکونی به عنوان انسانی‎ترین موضوع معماری، تأمین‌کنند چکیده کامل
        امروزه با زدوده شدن رنگ بومی‌گرایی از مسکن ایرانی، ساخت ‌و سازهایی به چشم می‌خورد که از الگوی سنتی و بومی مسکن فاصله گرفته و بدین‌ترتیب ارزش‌ها و سنَت‌های بومی در مسکن، زیر پا گذاشته شده ‌است. از طرفی، مسکن و محیط‌های مسکونی به عنوان انسانی‎ترین موضوع معماری، تأمین‌کننده نیازهای متنوع انسان‌‌اند. لذا، پژوهش کیفی حاضر با شناخت حساسیت موضوع مسکن و تنزل کیفی مسکن معاصر، ضرورت پرداخت در این زمینه را با تکیه بر ارزش‌های مفهومی مورد توجّه در معماری بومی میسر دانسته و با هدف ارائه شاخص‌های بومی در مسکن با استفاده از رویکرد گلیزری نظریة داده بنیاد انجام شده است. این پژوهش کاربردی، به صورت روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه‌ای صورت گرفته که برای این منظور نکات کلیدی تعاریف صاحب ‌نظران آشنا به حوزۀ بومی‌ به صورت هدفمند انتخاب و داده‌ها به صورت همزمان با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA10 به صورت مجموعه‌ای از کدگذاری‌های باز، انتخابی و نظری، تجزیه و تحلیل شده و شاخص‌های ماندگار در معماری مسکن بومی ایران معرفی ‌گردیدند. نتایج و یافته‌ها به شکل مقایسه‌ای نشان می‌دهند که بین مفاهیم انطباق یافته معماری بومی و سنتی و برخی از شاخص‌های مفهومی سنتی رابطه معنادار و به عبارتی همبستگی مثبت وجود دارد که بر این اساس از طریق تطابق مفاهیم سنتی با مفاهیم بومی و مطابقت این دو با شاخص‌های سنتی به شاخص‌های ماندگار بومی دست یافته شد. همچنین؛ مفاهیم معماری ‌بومی بنا به تعاریف و کارکردشان در چهار بُعد اصلی زمینه‌ای، علی - مفهومی، علی - رفتاری و نمادین دسته‌‌بندی گردیدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - پایداری فرهنگی، تراکم و گونه‌شناسی مسکن؛ مطالعه‌ی موردی: نمونه‌هایی از عرصه‌های مسکونی کلان‌شهر تبریز
        اسلام کرمی مجتبی  رفیعیان علی جوان فروزنده روشنک سخی نیا
        با آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق چکیده کامل
        با آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق با ارزش های سنتی و اسلامی با ماهیت کیفی در عرصه ی نظری و عملی به مفهوم پیچیده و کاربردیِ تراکم کالبدی با ماهیت کمّیپیوند زده و از این طریق، راهکاری برای حضور مستمر فرهنگ در شهرهای معاصر و به ویژه عرصه های مسکونی باماهیتی کمّی- کیفی فراهم آورد. نمودار spacemate ابزاری است بر اساس رابطه ی تراکم و فرم ساختارها در مقیاس مورد مطالعه که می تواند راهنمای معماران، برنامه ریزان و طراحان شهری در تصمیم گیری و طراحی باشد. چهار شاخص کمّی تراکم در آن به طور هم زمان دخالت داده می شود. در این پژوهش هم کاراییِ این ابزار در حیطه ی سنجش پایداری مورد آزمون قرار می گیرد و هم از آن به عنوان روشی در تعریف رابطه ی گونه ها و پایداری استفاده می شود. پس از مروری اجمالی بر ادبیات موضوع در سه حوزه ی مفهومیِ گونه شناسی، تراکم و پایداری فرهنگی تلاش شده است ارتباط این سه با تعریف شاخص های کیفی پایداری فرهنگی و شاخص های کمّی تراکم کالبدیِ منتهی به گونه های مختلف مسکن روشن گردد. نگرش گونه شناسانه به مسکن در پیوند با مباحث فرهنگی از آن جهت می تواند مفید باشد که در تجویز راه حل ها و برنامه ها می توان به روشنی از گونه های معینی حمایت کرد یا آن ها را منع یا محدود نمود. برای استخراج ابعاد و شاخص های پایداری فرهنگی، مفاهیم کیفی پایداری فرهنگی مسکونی با استفاده از روش دلفی طی دو مرحله مصاحبه و پرسشنامه با شرکت ده تن از صاحبنظران در معرض قضاوت و انتخاب قرار گرفته است. از این میان، 6 مفهوم به عنوان مهم ترین مفاهیم تشخیص داده شده و در تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفته است. یازده نمونه از نقاط مختلف عرصه های مسکونی شهر تبریز نیز به نمایندگی ازگونه های متفاوت و با در نظر گرفتن توزیع جغرافیایی و فرهنگی در سطح شهر برای تحلیل برگزیده شده است. پس از محاسبات و تحلیل های آماری، میزان پایداریِ فرهنگی هر نمونه به عنوان نتیجه ی تحقیق بر روی نمودار spacemate پیاده و تفسیر شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - در جستجوی نسبت تحولات خانه‌های معاصر و خانه‌های تاریخی سنندج
        آزاده  آقالطیفی
        در روزگاری زندگی می‌کنیم که تغییر جزء جدایی‌ناپذیر آن است. این تغییرات، گاه درپی ویژگی‌های بارز معماری شهر یا محله است و گاه هویتی نو را فراهم‌می‌کند. ولی همه‌جا به‌اندازه خانه‌، یعنی‌همان فضای زندگی، تغییر نکرده و چون خانه مفهومی‌ تجربی و انتزاعی از زمان‌و مکان است؛ بد چکیده کامل
        در روزگاری زندگی می‌کنیم که تغییر جزء جدایی‌ناپذیر آن است. این تغییرات، گاه درپی ویژگی‌های بارز معماری شهر یا محله است و گاه هویتی نو را فراهم‌می‌کند. ولی همه‌جا به‌اندازه خانه‌، یعنی‌همان فضای زندگی، تغییر نکرده و چون خانه مفهومی‌ تجربی و انتزاعی از زمان‌و مکان است؛ بدین‌ترتیب می‌تواند نسبت گذشته‌وحال ساکنان را بهتر روشن کند. مسأله اصلی این نوشتار، کشف ویژگی‌های بارز معماری خانه‌های تاریخی و قیاس آن با ویژگی‌های خانه‌های معاصر در شهری است که نه‌تنها معماری متمایز دارد؛ بلکه سیمای شهری آن متأثر از تغییرات بافت مسکونی معاصر، متحول شده است. از این رو پژوهش حاضر جستجوی نسبت حال و گذشته در خانه‌های سنندج را مدنظر دارد. پرسش‌های اصلی این پژوهش چیستی ویژگی‌های خانه‌های‌تاریخی‌سنندج و چگونگی تحولات در خانه‌های‌معاصر آن بوده است و ازاین‌رو هدف این مقاله را می‌توان یافتن نسبت تغییرات خانه‌های معاصر و تاریخی سنندج دانست. این پژوهش با رویکردی کیفی، در دو دسته خانه‌های سنتی و معاصر و در سه سطح تحلیل مبتنی‌بر تأثیر ویژگی‌های کلی شهر بر خانه‌ها، قیاس بین کالبد به روش تحلیلی- توصیفی و تحلیل مبتنی‌بر تطابق فرهنگ زیست و معماری، به‌روش تحلیل‌محتوای مصاحبه‌های عمیق نیمه ساختاریافته، به‌انجام رسیده است. نتایج نشانگر آن‌است که اصلی‌ترین وجوه تمایز خانه‌های تاریخی سنندج، نحوة ارتباط‌با طبیعت، اهمیت فضای نیم‌باز، توجه به منظرگاه بیرونی درعین حفظ محرمیت و وجود مرتبه‌بندی در کل‌وجزء فضاها است. این ویژگی‌ها در خانه‌های معاصر به‌طوریکسان تداوم نیافته‌است. به‌واسطة تغییر الگوی مسکن و کاهش نقش حیاط، ارتباط‌با طبیعت دستخوش تغییرشده‌است؛ فضای نیم‌باز تا نمونه‌های میانی معاصر بر قوت خود باقی‌است ولی در نمونه‌های پس‌از دهة50 شمسی، اهمیت پیشین را ندارد؛ نخست از جنبة زیستی وبعد ازنظر کمی و کیفی جایگاه خود را ازدست‌داده‌است. در دو ویژگی‌دیگر توجه به منظرگاه خارجی و مرتبه‌بندی فضایی، تغییرات غیرقابل‌بازگشتی رخ‌داده‌است. بدین‌ترتیب درپس برهم‌خوردن انسجام شهری، تحولات‌رخ‌داده در فضای‌خانگی نیز نشان‌از گسستگی از معماری بومی دراین شهر داشته‌است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اصول طراحی «مجموعه مسکونی» مبتنی بر «حکمت اسلامی» (بر اساس آراء علامه آیت الله جوادی آملی در کتاب مفاتیح الحیات)
        سلمان نقره کار ریحانه  رحیمی
        بدون ارائة تعریف روشن از شیوة درست «زندگی» نمی‌توان از مقولة شکل خوب «مسکن» و کیفیت مطلوب «فضای زندگی» سخن گفت. فرضیة پژوهش اینستکه «ظرف زندگی» و«سبک زندگی» تاثیری دوطرفه برهم دارند. زندگی انسان شامل روابط چهارگانه او با «خدا، خویشتن، دیگران و طبیعت» می‌باشد، که اگر بر چکیده کامل
        بدون ارائة تعریف روشن از شیوة درست «زندگی» نمی‌توان از مقولة شکل خوب «مسکن» و کیفیت مطلوب «فضای زندگی» سخن گفت. فرضیة پژوهش اینستکه «ظرف زندگی» و«سبک زندگی» تاثیری دوطرفه برهم دارند. زندگی انسان شامل روابط چهارگانه او با «خدا، خویشتن، دیگران و طبیعت» می‌باشد، که اگر بر اساس آموزه‌های اسلامی باشد می‌توان گفت که سبک زندگی مسلمانانه محقق شده و «معماری و شهرسازی» به هر میزان که تسهیلگر آن باشد، واجد صفت «اسلامی» است. هدف این تحقیق، دستیابی به اصولی برای چنین «معماری» در مقیاس «مجموعه‌مسکونی» است. پرسش پژوهش آنستکه «در طراحی مجموعه مسکونی چه اصولی را رعایت کنیم که زمینه‌ساز سبک زندگی اسلامی شود؟». برای یافتن پاسخ، سه مسیر تحقیقاتی طی شد: از یکسو طی مدلسازی مفهومی، نُه مؤلفة کلیدی مجتمع‌مسکونی تبیین شد. از دیگرسو طی مطالعات کتابخانه‌ای و روش تحلیل محتوا، رویکردهای مختلف درباره «مسکن اسلامی» دسته‌بندی و به دو روش «کمّی و کیفی» تحلیل‌گردید. از مسیر سوم، شاخصه‌های سبک زندگی اسلامی از نظر علامه جوادی‌آملی -بعنوان اسلامشناس مبنای تحقیق- بدست‌آمد (محتوا)؛ براین‌اساس، مجموعه مسکونی شامل چهار حوزه اصلی «مسکن، معابر، فضای خدماتی و فضای سبز و باز» می‌باشد. مسکن نیز خود شامل دو بخش «درون و برون» می‌شود. درون آن چهار حوزة فضای «فردی، خانوادگی، مهمان و خدماتی» و برون آن شامل «حجم و نما» می‌باشد که نسبت به درون و بیرون خود تکالیفی دارد. نتیجه تحقیق، دستیابی به «احکام طراحی» هر یک از این نُه عنصر تشکیل‌دهندة مجموعه مسکونی است که در قالب «اصول سلبی و ایجابی» بیان می‌شود. در شرایط کنونی کشور که بدلیل نیاز مردم به مسکن، سیاست «نهضت ملی تولید مسکن» از سوی مدیران مطرح شده است، دستاورد این تحقیق می‌تواند اصول راهنما در طراحی مجموعه مسکونی در خدمت طراحان قرار گیرد. همچنین مبنایی برای آموزش معماری و تربیت معماران بخصوص در دروس «طراحی مسکن و مجموعه مسکونی» باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - خوانش مؤلفه‌های حیات بخش از بازخوانی حیاط خانه‌های سنتی یزد
        سید محمد کاظمی حسین  مهدوی پور سید علی اکبر کوشش گران
        حیات یکی از مقولات معتبر در معماری می‌باشد. علی‌رغم آنکه برخی از صاحبنظران در دوره معاصر به موضوع حیات و مؤلفه‌های مؤثر در شکل-گیری آن به عنوان کیفیت خاص توجه کرده اند، اما در معماری این دوره کمتر شاهد حضور مؤلفه های حیات‌مند در ساخته ها هستیم. این در حالی است که در معم چکیده کامل
        حیات یکی از مقولات معتبر در معماری می‌باشد. علی‌رغم آنکه برخی از صاحبنظران در دوره معاصر به موضوع حیات و مؤلفه‌های مؤثر در شکل-گیری آن به عنوان کیفیت خاص توجه کرده اند، اما در معماری این دوره کمتر شاهد حضور مؤلفه های حیات‌مند در ساخته ها هستیم. این در حالی است که در معماری دوره های قبل از مدرن، این ویژگی قابل دریافت بوده به طوری که مراتبی از کیفیت را نیز ایجاد نموده است. در معماری دوره قبل از مدرن و از میان بناهای ساخته شده، خانه، واجد ارزش بیشتری است. در همین رابطه با رجوع به خانه های دوره سنت، حیاط یکی از فضاهای مهم محسوب می شود که کانون توجه بوده و ارزش فضاهای خانه نیز تا حدی مرتبط با آن می‌باشد. بنابراین مسئله اصلی تحقیق این است که؛ مؤلفه‌های کیفی حیات‌مند در معماری دوره قاجار یزد چیست؟ برای نزدیک شدن به مرتبه‌ای از حیات جسمی و روحی در خانه های دوره معاصر، شناخت مؤلفه ها و امکان کاربست آن ها هدف اصلی این رساله است. روش تحقیق کیفی، از جمله روش‌هایی‌ست که امکان دستیابی به نتایج قابل اتکا را در این تحقیق فراهم می‌سازد. از همین رو بر مبنای روش داده بنیاد و تحقیق میدانی به معرفی مؤلفه های استخراجی خواهیم پرداخت. برای این منظور با انتخاب نمونه هایی از خانه های دوره قاجار یزد که به نظر می آید این کیفیت در آنها حضور دارد، تلاش شده است مؤلفه‌هایی که موجب ایجاد یا تقویت حیات در معماری می شود، شناسایی شود. نتایج تحقیق حکایت از آن می کند که مؤلفه های احصاء شده، علاوه بر اینکه دارای تنوع و گونه گونی هستند از یک مراتب معنایی نیز پیروی می کنند، به طوری که این مراتب قرابت نزدیک با استعدادهای سرزمینی و مهارت های دانشی و بینشی معمار دارند. همچنین مؤلفه هایی که توسط برخی نظریه پردازان معماری از جمله الکساندر تبیین شده، قابل اثبات در معماری خانه های دوره ی قاجار یزد نیز بوده و از اعتبار نسبی برخوردارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تبیین و سنجش مؤلفه‌های مؤثر بر نظام پنهان فضایی در خانه‌های اواخر قاجار و اوایل پهلوی در بهبهان
        ماهرخ موسوی نسب ویدا  تقوایی محمدابراهیم مظهری
        خانه به‌عنوان تجلی‌گاه فرهنگ ساکنان آن، نظام‌ فعالیتی، ارزش‌ها و الگو‌های رفتاری آنان را می‌نمایاند. پژوهش حاضر با هدف شناخت نقشه پنهان مسکن سنتی بهبهان و تبیین مؤلفه‌های مؤثر بر آن، به سنجش میزان تأثیر متغیر‌ها و وزن‌یابی آنها نسبت به هم خواهد‌ پرداخت. روش پژوهش با تکن چکیده کامل
        خانه به‌عنوان تجلی‌گاه فرهنگ ساکنان آن، نظام‌ فعالیتی، ارزش‌ها و الگو‌های رفتاری آنان را می‌نمایاند. پژوهش حاضر با هدف شناخت نقشه پنهان مسکن سنتی بهبهان و تبیین مؤلفه‌های مؤثر بر آن، به سنجش میزان تأثیر متغیر‌ها و وزن‌یابی آنها نسبت به هم خواهد‌ پرداخت. روش پژوهش با تکنیکی آمیخته شامل روش‌های توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و تاریخی و همبستگی و علی‌مقایسه‌ای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی است. در گام اول، پرسشنامه‌هایی محقق‌ساخته با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 30 خانه در بافت مسکونی سنتی بهبهان جهت تحلیل آماره‌های توصیفی که به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل می‌شوند؛ قرار می‌گیرد. در گام بعدی، مصاحبه‌هایی برگرفته از سؤالات پژوهش از جامعه‌ای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، تدوین و با تحلیل آنها آماره‌های استنباطی استخراج می‌گردد. سپس، به مقایسه امتیازات پرسشنامه‌ها و مستندات پل- چهارراه و بارانداز بودن بهبهان پرداخته می‌شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اقتضائات معیشتی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از جغرافیای منطقه و ارتباطات با تجار و اغیار، بر وزن مؤلفه‌های نظام فضایی خانه‌های سنتی بهبهان تأثیر گذارده است. این امر در جهت‌گیری خانه‌ها و شکل‌گیری اجزای نظام فضایی با مقاصد معیشتی، قابل رویت است. پرونده مقاله